جهنم و… چه بود؟ اکنون چه نگاهی نسب به این مسأله دارید؟ (در صورت بروز تغییر پرسیده شود) گویی تغییری در دیدگاه شما در این زمینه رخ داده است، این تغییر تدریجی بوده یا ناگهانی؟ چهطور اتفاق افتاد؟
در فرهنگ دینی از گناه و ثواب زیاد صحبت میشود و کارهایی را به عنوان گناه معرفی میکنند که اگر فرد آنها را مرتکب شود در دنیا و آخرت مجازات می شود، شما چه نظری دربارهی گناه دارید، چه کارهایی را گناه میدانید؟ احساس و نظرتان در این زمینه چه تغییری کرده است؟
تا کنون راجع به این پرسش رایج که جهان از کجا آمده و به کجا میانجامد اندیشیدهاید؟ اینکه هدف از زندهگی انسان بر روی زمین چه میتواند باشد؟ «از چه زمانی» با چنین پرسشهایی مواجه شدید و چه پاسخها یا چه احتمالهایی را برای پاسخ به پرسشهایی از این قبیل در نظر میگرفتید؟ اکنون چهگونه به این پرسشها پاسخ میدهید؟
در حال حاضر احساس میکنید که زندهگیتان معنایی دارد؟ چه چیزی زندهگی را برایتان معنادار میسازد؟
چه زمانی دربارهی اعتقاداتتان بیشترین شک و تردید را روا داشتید؟ این تشکیک بیشتر در چه مواردی بود؟
الف) تا کنون برایتان پیش آمده است که به غایت ناامید و دلسرد شوید؟ لحظاتی که در آن احساس کنید زندهگیتان هیچ معنا و هدفی ندارد. ب) در این لحظات تحت چه فشارهایی (اقتصادی، عاطفی و…) بودهاید؟ ج) در چنین مواقعی چه چیزی امیدتان را حفظ میکند یا تجدید-اَش میکند؟
وقتی که دربارهی آیندهی نامعلوم میاندیشید، چه چیزی سبب میشود که شما احساس نگرانی یا ناآرامی نکنید؟
الف) تا کنون تمایلات و ترجیحاتی مبنی بر گرویدن به دیگر ادیان را از سر گذراندهاید؟ تابهحال به سرتان زده است که بخواهید دین خود را عوض کنید حتا اگر هیچوقت عملا اقدام به این کار نکرده باشید؟ ب) در آن لحظه چه چیزی شما را به سمت تغییر دین سوق میداد؟
با معنویتهای نوپدید، عرفانهای نوظهور یا آموزههای معنویای نظیر مراقبه (مدیتیشن) و تعالی، ریکی، TM، یوگا، عرفان حلقه و… تا چه اندازه آشنایی دارید؟ ب) تاکنون برایتان پیش آمده که در چنین جمعهایی شرکت کنید یا از آموزهها و تعالیم آنها پیروی کنید؟ آیا اصلا چنین علاقه و گرایشی به این امور داشتهاید یا دارید؟
الف) محرمات و ممنوعیتها در زندهگی اولیهتان کدام بودند؟ چهقدر شما با آنها یا بر منوال آنها زندهگی کردید؟ ب) آیا میتوانید مشخص سازید که چهقدر این ممنوعیتها در زندهگیتان تغییر کرده است؟ ج) اکنون این ممنوعیتها کداماند؟
از کودکی به ما آموزش دادهاند که به اموری نظیر صداقت، کمک به نیازمندان، وفای به عهد، احترام به بزرگترها و… پایبند باشیم و از اموری نظیر دزدی، دروغ، خیانت، حسادت، غیبت و… دوری کنیم. توجیه شما در زندهگی اولیهتان برای پایبندی به این امور چه بود؟ چهگونه به پایبندی به این امور قانع میشدید؟ ب) چه زمانی نظر شما راجع به چنین آموزههایی و دلیلتان برای پایبندی به آنها تغییر کرد؟
الف) میتوانید راجع به اخلاقیاتی که اکنون به آن پایبندید، توضیح دهید؟ توجیه شما برای پایبندی به این امور چیست؟ چه چیزی شما را ملزم به رعایت این اخلاقیات میکند؟
تاکنون به سفرهای زیارتی رفتهاید؟ این سفرها چه تأثیری بر شما بهعنوان یک فرد دیندار داشتهاند؟
آیا در مراسم عزاداری ویژهی امامان شیعه و جمعهایی از این قبیل شرکت میکنید؟ دلیل شما برای شرکت / عدم شرکت در چنین مراسمی چیست؟ در گذشته نگاهتان نسبت به این عزاداریها چهگونه بود؟ (در صورت تغییر دیدگاه پرسیده شود) نگاهتان از چه زمانی و بنا به چه علتی تغییر کرد؟
اخیرن برایتان پیش آمده که برای رفع مشکل خاصی به امامان شیعه متوسل شوید؟ قبلن چهطور؟ نگاهتان نسبت به امامان شیعه چه تغییری کرده است؟

برای دانلود متن کامل پایان نامه ، مقاله ، تحقیق ، پروژه ، پروپوزال ،سمینار مقطع کارشناسی ، ارشد و دکتری در موضوعات مختلف با فرمت ورد می توانید به سایت 77u.ir مراجعه نمایید
رشته روانشناسی و علوم تربیتی همه موضوعات و گرایش ها :روانشناسی بالینی ، تربیتی ، صنعتی سازمانی ،آموزش و پرورش، کودکاناستثنائی،روانسنجی، تکنولوژی آموزشی ، مدیریت آموزشی ، برنامه ریزی درسی ، زیست روانشناسی ، روانشناسی رشد
در این سایت مجموعه بسیار بزرگی از مقالات و پایان نامه ها با منابع و ماخذ کامل درج شده که قسمتی از آنها به صورت رایگان و بقیه برای فروش و دانلود درج شده اند
تا کنون برایتان پیش آمده که پارهای از اعمال دینی یا امور شرعی را ترک کنید و یا آنها را نامنظم انجام دهید؟ این وضعیت اغلب تحت چه شرایطی پیش میآید و شامل چه مواردی میشود؟ توجیه شما برای ترک یا انجام نامنظم این امور چیست؟
هنگامی که به سن تکلیف رسیدید و اولین نماز واجب خود را خواندید، به یاد دارید؟ در آن هنگام چه احساسی داشتید؟ نماز برای شما چه معنایی داشت؟ در شکلگیری این عقیده چه کسی/ چیزی بیشترین تأثیر را داشت؟ ب) تا چه هنگام این نوع نگاه به نماز را حفظ کردید؟ چه زمانی و تحت چه شرایطی نگاهتان نسبت به نماز تغییر کرد؟ و چه چیزی باعث این تغییر شد؟ چه زمانی و تحت چه شرایطی بیشترین فاصله را از نماز گرفتید؟
اکنون دیدگاهتان نسبت به نماز چیست؟ آیا خدا را عبادت میکنید؟ یا بهطور معمول با او در ارتباط هستید؟ اگر آری از چه راه / راههایی؟
از چه زمانی شروع به گرفتن روزه کردید؟ در آن روزها چه حس و حالی داشتید؟ روزه گرفتن برای شما چه معنایی را در بر داشت؟ چه چیزی یا چه کسی شما را به گرفتن روزه مجاب میکرد؟
اکنون نگاهتان نسبت به روزهداری چهگونه است؟ روزه برای شما چه معنایی دارد؟ آیا گرفتن روزه را بر خود واجب میدانید؟ و در روزهای ماه رمضان (چنانچه عذر شرعی نداشته باشید) روزه میگیرید؟
(اگر نگاه تغییر کرده بود پرسیده شود) به نظر میرسد تغییری در نوع نگاه شما نسبت به روزهداری رخ داده است، این تغییر از چه زمانی و تحت چه شرایطی آغاز شد؟
به نظر شما روزه گرفتن یا نگرفتن و نماز خواندن یا نخواندن چه تأثیری بر دینداری شما و بهطور کلی بر زندهگیتان دارد؟
الف) در زندهگی اولیهتان نگاهتان نسبت به قرآن چهگونه بود؟ قرآن را چهگونه کتابی میدانستید؟ معمولن چه مدتی و با چه هدفی قرآن میخواندید؟ ب) اکنون قرآن را چهگونه کتابی میدانید؟ اکنون آیا قرآن میخوانید؟ اگر چنین است بهطور معمول چند وقت یکبار و به چه منظور قرآن میخوانید؟ (اعتقاد)
چه زمانی و تحت چه شراطی دیدگاهتان نسبت به قرآن بیشترین تغییر را کرد؟
نظرتان راجعبه مسألهی تقلید و داشتن مرجع چیست؟ آیا تقلید را در امور دینی جایز میدانید؟ ب) در گذشته نگاهتان نسبت به این مسأله چهگونه بود؟ (در صورت تغییر نگاه پرسیده شود) چه زمانی و تحت چه شرایطی نگاهتان نسبت به مسألهی تقلید و مرجعیت بیشترین تغییر را کرد؟
میتوانید راجع به اعتقادتان دربارهی وجود و ظهور امام زمان توضیح دهید؟ در گذشته نگاهتان به مسألهی مهدویت چه بود؟ نگاه جدیدتان به مسألهی مهدویت چهگونه، از چه زمانی و در چه شرایطی شکل گرفت؟ توجیه شما برای داشتن چنین نگاهی چیست؟
با تشکر از وقتی که گذاشتید، حال نظرتان راجع به فرآیند انجام مصاحبه و کیفیت پرسشها و… چیست؟ آیا در جهت بهبود انجام این مصاحبه پیشنهادی دارید؟
3-3 شیوهی تحلیل اطلاعات
پس از انجام هر مصاحبه، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش تحلیل مضمونِ ولکات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بُژه در کتاب تحلیل «روایت و پیشاروایت»، از تحلیل مضمون بهعنوان یک روش تحلیل کیفی معتبر و تثبیتشده برای دادههای مبتنی بر روایت نام میبرد (بژه، 1388: 286). ولکات طرح مضمونی سادهای ارائه داده است که در آن، فرآیند تحلیل دادهها در سه مرحلهی عمومی توصیف، تحلیل و تفسیر انجام میشود (محمدپور، 1390: 69-68). در مرحلهی توصیف، «دادهها در یک نظم و پیوستار زمانی قرار میگیرند» (همان: 68). نظم مذکور میتواند بر اساس نظر محقق در مورد خط کلی روایت یا نظر فرد مشارکتکننده در مورد روایت زندهگی و یا تلفیقی از این دو باشد. در مرحلهی تحلیل، دادهها سازماندهی، تنظیم و مقولهبندی میشوند. وی این مرحله از تحلیل را «بعد کمی تحلیل کیفی» مینامد. در مرحلهی تفسیر نیز تفسیرهای اصلی صورت میگیرند. این تفسیرها عمدتن با رویکرد مقایسهای انجام میشوند (همان: 69-68).
3-4 میدان مطالعه
در این پژوهش، دانشگاه خوارزمی بهعنوان میدان مطالعه انتخاب شده و شماری از دانشجویان این دانشگاه برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند . اما بهجهت رصد کردن متغیرها و عوامل مؤثر بر تحول در پایبندی دینی مشارکتکنندهگان، میبایست یکسری متغیرهای زمینهای که احتمالن بر دینداری افراد أثرگذاراَند را کنترل کرده و یا آنها را در تحلیل گنجاند. به جهت حجم اندک مشارکتکنندهگان در پژوهشهای کیفی، نمیتوان افرادی با زمینههای گوناگون را انتخاب و از وضعیت تحول دینی آنها تحلیل و مقایسهی معناداری را به دست داد. لذا بهجز متغیر جنسیت، سایر متغیرهایی که در ادامه میآیند در فرآیند جذب مشارکتکنندهگان ، کنترل شدند:
متخصص نبودن در علوم دینی و امور معنوی: برای گریز از خلط دلایل و استدلالهای کلامی و الاهیاتی که افراد متخصص برای تحول دینیشان اقامه میکنند با عوامل فردی – اجتماعی که زمینهساز و موجب چنین تحولی هستند، با افراد غیرمتخصص که در حوزهی علوم دینی مطالعات خاص ندارند، مصاحبه انجام شد. چنین افرادی ممکن است ناخواسته متغیرها و عوامل اجتماعی مؤثر در تحول دینیشان را در پس استدلالهای کلامی و الاهیاتی پنهان کنند .
سطح تحصیلات. در بسیاری از پژوهشها نشان داده شده است که بین سطح تحصیلات و میزان دینداری رابطهی معناداری وجود دارد (جلالی 1377، زارع 1384، غیاثوند 1380، مرشدی 1384، میرسندسی 1383). در ابن پژوهش، مشارکتکنندهگان از میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی انتخاب شدند، چرا که با توجه به تجربهی حضور طولانیتر آنان در دانشگاه و فاصلهای که از سالهای آغازین ورود به دانشگاه گرفتهاند، احتمالن تغییرات بیشتری را در دینداریشان در مواجه با محیط دانشگاه پشت سر گذاشتهاند و بهتر میتوانند این تجربیات را گزارش کنند.
کنترل نسل (سن). چرا که بین دینداری نسلهای گوناگون تفاوتهایی وجود دارد، مگر اینکه هدف، انجام مطالعهی نسلی باشد که اساسن هدف این پژوهش چنین نیست. میتوان گفت اگر مشارکتکنندهگان از میان دنشجویان تحصیلات تکمیلی انتخاب شوند تقریبن عامل نسل نیز کنترل میشود. در این پژوهش، بازهی سنی دانشجویان تحصیلات تکمیلیای که مورد مصاحبه قرار گرفتند بین 24 تا 34 سال است.
خاستگاه شهری یا روستایی داشتن. مناسبات اجتماعی شهری و مناسبات اجتماعی روستایی دو گونه دینداری متفاوت را موجب میشوند. این تفاوت در نتایج پیمایش ملی ارزشها و نگرشهای ایرانیان معنادار گزارش شده است. در این پژوهش، انتخاب دانشجویانی با خاستگاه شهری بر دانشجویان ِ دارای خاستگاه روستایی ترجیح داده شد چرا که بر حسب تصادف، کلیهی افراد مورد مصاحبه خاستگاهی شهری داشتهاند و اگر با هدف جذب مشارکتکنندهگانی با خاستگاه روستایی اقدام به انجام مصاحبه میشد میبایست خاستگاه جغرافیایی افراد زیادی را مورد پرسش قرار داده و از میان آنها دانشجویان مورد نظر انتخاب میشد و این کار موجب بروز خلل در شیوهی جذب مشارکتکنندهگان (روش خوشهایِ زنجیرهای) میشد. همچنین، به دلیل «در دسترس بودن» دانشجویان با خاستگاه شهری، دانشجویانی که خاستگاه روستایی دارند از فرآیند تحلیل کنار گذاشته شد.
تهرانیبودن. در پیمایش مزبور نشان داده شده است که بین دینداری تهرانیها و غیرتهرانیها تفاوت معناداری وجود دارد. لذا کلیه مشارکتکنندهگان از میان غیرتهرانیها انتخاب شدند چرا که به نظر میرسد دانشجوهای غیرتهرانیای که وارد محیط تهران شدهاند بیشتر از دانشجویان تهرانی تعارضها و کشمکشهای مربوط به تفاوت میان محیطهای سنتی و مدرن را از سر گذراندهاند. گمان میرود این دسته از دانشجویان سرریزی از تفکرات و اَشکال زندهگی مدرن و نیز آثاری از زندهگی و تفکر دینی سنتی را به وضوح دیده و نیز اینکه تعامل (یا کشمکش) این دو نیرو در ذهن آنان بیشتر جاری است.
از آنجا که جذب مشارکتکنندهگان با توجه به حساسیتهای پیرامون تحول در مسائل اعتقادی در سطح جامعه چندان ساده نیست، ناگزیر هستیم مشارکتکنندهگان را از طریق اعتمادسازی و معرفی (نمونهگیری زنجیرهای ) مورد مطالعه قرار دهیم. این روش، در مطالعهی گروههای خاص و موضوعات حساس بیشترین کاربرد را دارد. اما با جذب مشارکتکنندهگان به روش زنجیرهای، احتمال همگن شدن بافت مشارکتکنندهگان بسیار بیشتر میشود. لذا در این پژوهش با تلفیق دو روش زنجیرهای و روش در دسترسِ خوشهای تلاش شده است تا از همگن شدن بافت نمونه جلوگیری شود. بدینصورت که هر دانشکده بهعنوان یک خوشه در نظر گرفته شده و زنجیرهای از مشارکتکنندهگان از درون دانشجویان هر کدام از این دانشکدهها بر اساس روش زنجیرهای انتخاب شد. از اینرو، ابتدا از هر دانشکده (دانشکدههای ادبیات و علوم انسانی، روانشناسی و علوم تربیتی، ریاضی و علوم کامپیوتر و دانشکدهی علوم پایه) یک دانشجو انتخاب شده (جمعن 4 دانشجو) و قبل از انجام مصاحبه ، از هرکدام از آنها خواسته شد تا مشارکتکنندهی بعدی را پیشنهاد دهند. فنی که در متون مربوط به روشهای کیفی به نمونهگیری هدفمند ترکیبی موسهوم است. در این میان، فرآیند نمونهگیری تا هنگام حصول اشباع نظری (جمعن 15 مشارکتکننده) ادامه یافت. ذکر این توضیح لازم است که قرار دادن هر خوشه در درون دانشکدههای مختلف بههیچوجه با نیت تعمیمدهی صورت نگرفته است. در واقع، هر گونه ادعای تعمیم با یک چنین تعداد اندکی از مشارکتکنندهگان ناروا است. این انقسام صرفن به دلیل دفع خطر همگن شدن بافت نمونه بر أثر معرفی مشارکتکنندهها و نیز تصادفیتر شدن جذب آنان انجام شده و هدف دیگری در پس این راهبرد دنبال نمیشود.
بررسی فرآیند «تحول» در پایبندی دینی نیازمند رجوع به افرادی است که این تحول را از سر گذراندهاند. یک روش این است که مشارکتکنندهگان را بهصورت هدفمند جذب کرده و از این میان دانشجویانی انتخاب شوند که در دینداریشان تحولی رخ داده باشد. اما در این پژوهش، اگر چه هدف مطالعه بر روی دانشجویانی است که در دینداریشان تغییری رخ داده است اما این افراد بهطور مستقیم انتخاب نشدند. بدین معنی که بدون شناخت قبلی ابتدا 4 دانشجو از هر دانشکده انتخاب شده و مشاهده شد که هر چهار مشارکتکننده تحولی را در دینداری خود تجربه کردهاند. بدین طریق، سطحی از اطمینان حاصل شد که دینداری مشارکتکنندهگان بعدی نیز دچار تحول شده باشد. سپس از طریق روش زنجیرهای، سایر مشارکتکنندهگان بدون شناخت قبلی از دینداریشان انتخاب شدند. در واقع، پژوهشگر از قبل افراد خاصی را که مصداقی از تحول در دینداری بودهاند و مؤید مدعای پژوهش بودهاند، انتخاب نکرده و لذا نسبت به واقعیت موجود گزینشی عمل ننموده بلکه ابتدای هر زنجیره را بهطور تصادفی انتخاب است. در آخر، آنچه پیشبینی شده بود تحقق یافت. بدین معنی که از میان 17 مصاحبهشونده، 15 نفر از آنان در مصاحبههای خود تحولاتی را در پایبندی دینی در طول زندهگی خود گزارش دادند. از آن پس، کار تحلیل بر روی 15 دانشجویی که دینداریشان دستخوش