اردیبهشت 8, 1403

از یتیمی تا جراحات مرگبار؛ واقعیاتی جالب و باورنکردنی در مورد زندگی و فیلم های جکی چان

دنیای ورزشای رزمی یکی از بخشای مورد علاقه افراده و از وقتی که هنرهای رزمی وارد دنیای سینما شد هم بر جذابیت اون بیشتر از قبل اضافه شد.
شاید اولین کسی که به طور جدی ورزشای رزمی رو وارد دنیای سینما کرد بروس لی، رزمی کار و بازیگر فقید سینمای هنگ کنگ و هالیوود بود که بدیش اینه زیاد زنده نمونه تا هنر خود رو در این میدون به نمایش گذاشته و حاصل کار خود ببینه. بعد از چند فیلم کوتاه بروس لی در دنیای هالیوود و به دنبال اون مرگ نابهنگام اون، دیگه کسی نبود که پاسخگوی اشتیاق تماشاگران واسه فیلمای رزمی باشه.

هر چند که پس از مرگ بروس لی تب فیلمای رزمی سینمای جهان به خصوص سینمای هنگ کنگ رو فرا گرفت که همه تقلیدهایی خنده دار از فیلمای بروس لی بودن، اما تا اوایل دهه ۱۹۸۰ و ظهور ستاره ای جدید در سینمای هنگ کنگ به نام جکی چان کسی نتونست خود رو جانشینی مناسب واسه بروس لی نشون بده. این جوون کوتاه قد اما بسیار خبره در ورزشای رزمی هر چند بر خلاف جدیت فیلمای بروس لی، کمدی و بامزگی رو وارد این ژانر کرده بود اما به سرعت مورد توجه قرار گرفت و راه خود رو به هالیوود باز کرد.
حالا اون از مرز ۶۰ سالگی عبور کرده و بازم به بازی در فیلمای رزمی و پرهیجان ادامه میده.

۱-کودکی سخت

والدین جکی چان شباهت بسیاری به شخصیتای خیلی از فیلمش دارن. قبل از جنگ جهانی دوم، چارلز، پدر جکی، واسه دولت ملی گرای چین جاسوسی می کرد مادرش، لی لی، هم یه بازیگر تئاتر بود که در کنار این حرفه تریاک هم می فروخت. باحال این که چارلز در زمونه ای که به جاسوسی مشغول بود، لی لی رو دستگیر کرده و بعد به اون علاقمند شده و با اون ازدواج کرد.
پدر جکی از ازدواج اول خود دو پسر و لی لی دو دختر داشت. اینجوری، چارلز واسه این که بتونه مخارج خونواده پرجمعیتش رو تامین کنه به مافیای چین ملحق شد.
وقتی که کمونیستا در سال ۱۹۴۹ در چین به قدرت رسیدن، چارلز و لی لی به هنگ کنگ فرار کرده و چهار فرزندشون رو در چین جا گذاشتن.

به گفته میبل چونگ، نویسنده زندگینامه جکی چان، در اون دوران کودکان بی سرپرست در چین کم نبودن چون با روی کار اومدن کمونیست افراد زیاید کشته و یا مجبور به فرار از کشور می شدن. جکی پنج سال بعد از این ماجرا در هنگ کنگ به دنیا اومد و مادرش نام اونو «چان کونگ سانگ» به معنی «به دنیا اومده در هنگ کنگ» گذاشت. پدر و مادرش تلاش کردن اونو در ازای ۲۶ دلار به پزشکی بریتانیایی که زایمان اونو انجام داده بود بفروشن.

۲- دوران مدرسه و ورود به دنیای بازیگری

وقتی که جکی به سن هفت سالگی رسید خونواده اش واسه پیدا کردن کار راهی استرالیا شدن و جکی رو در مدرسه شبانه روزی تنها گذاشتن. کلاس درس در ساعت ۵ صبح شروع شده و نیمه شب به پایان می رسید. این وسط ایشون ورزشای آکروباتیک، هنرهای نمایشی و ورزشای رزمی و البته موسیقی سنتی رو آموخت. هر اشتباهی با تنبیه بدنی همراه بود و به گفته خودش اون هر روز کتک می خوره. هر چند ایشون الان به هفت زبون سخن میگه اما در اون زمان ایشون در مدرسه نه خوندن یاد نمی گیرین و نه نوشتن. در سن هشت سالگی ایشون نقش کوتاهی رو تو یه فیلم با نام «Big and Little Wong Tin Bar» بازی کرد و بعد وقتی که در سال ۱۹۷۱ از مدرسه فارغ التحصیل شد چندین نقش کوتاه بازی کرده بود.

در واقع جکی در مورد حرکات آکروباتیک و بدل کاری در فیلم فعالیت داشت و در واقع در فیلمای «مشت خشم» و «اژدها وارد می شه» در میان کسایی قرار داشت که به مقابله با بروس لی پرداختن. بعد از مرگ بروس لی، ویلی چان، جفت و جور کننده فیلمای رزمی در چندین فیلم کم اهمیت از چان به عنوان بروس لی جدید استفاده کرد.
اما جکی میخواس که هویت سینمایی جداگونه خود رو داشته باشه، شخصیتی که رگهایی از کمدی، حرکات سخت بدنی و ورزشای رزمی رو در خود داشته باشه. ایشون در آخر تونست با بازی در فیلم «استاد مست» (Drunken Master) به این هدف خود رسید. در این زمان سینمای هنک کنگ هنوزم عاشق سبک رو ه رفتن و بازی بروس لی و البته جیغش و از پای درآوردن شخصیتای خبیث بود. اما سبک بازی جکی چان بسیار روان و همراه با رگهای واضحی از شوخی و کمدی بود.

۳- جکی چان بازیگر و کارگردانی کمال گرا

همه داستانایی در مورد کارگردانای سختگیر شنیده ایم؛ مثلا چارلی چاپلین در سر صحنه فیلم «روشناییای شهر» فقط واسه این که ویرجینیا چریل گل رز رو در زاویه مناسبی بگیره ۳۰۰ بار این سکانس رو تکرار کرد تا به نتیجه دلخواه رسید. دیوید فینچر هم به خاطر وسواس در برداشتای جور واجور مشهوره. اما جکی چان با ۲٫۹۰۰ برداشت واسه یه صحنه ۱۰ دقیقه ای رکورد همه کارگردانان رو در این مورد شکسته س. جکی در سال ۱۹۸۲، کارگردانی فیلم «خدای اژدها» (Dragon Lord) رو علاوه بر بازی در اونم رو دوش داشت. اولین صحنه فیلم جکی چان و تعدادی دیگه از بدلکاران فیلم رو نشون میده که مشغول یه بازی به نام «جیانزی» هستن.

قرار بود این صحنه بالاترین درجه داستان فیلم باشه اما جکی اصرار داشت که فیلم با یه صحنه هیجان انگیز شروع شه.
در این صحنه بدلکاریا و حرکات آکروباتیک زیادی انجام میشه اما جکی تنها یه ضربه به وسیله بازی می زنه و واسه این که این تنها ضربه از نظر زاویه و زمانبندی بهترین باشه صدها بار تکرار شد.
اینجوری جکی رکورد گینس بیشترین برداشت از یه صحنه رو به خود اختصاص داده.

۴- بهترین صحنه مقابله جکی چان

صحنه های مقابله بسیاری در فیلمای رزمی هست اما اگه از کسی بخواین بهترین صحنه های مقابله در فیلمای رزمی رو نام ببره مطمئنا صحنه مقابله پایانی بین جکی و بنی اورکویدز در فیلم «Wheels on Meals» در سال ۱۹۸۴ در میان انتخابش قرار داره.
چان در اون زمان در ورزش کیک بوکسینگ شناخته شده نبود از این رو وقتی که تونست اورکویدز که قهرمون کیک بوکسینگ جهان رو در این صحنه شکست دهد همه حیرت زده شدن. در زمان فیلمبرداری این صحنه، اورکویدز به شکلی واقعی به چان ضربه وارد می کرد و چان هم نمی تونست مشتش رو از خود دور کنه.
جکی که از این موضوع عصبانی شده بود چندین ضربه سریع به بدن اورکویدز زده و بعد اونو تحریک کرد که مقابله ای واقعی داشته باشن.

اورکویدز به جکی اخطار داد که اون یه رزمی کار حرفه ایه و ممکنه در مقابله به جکی آسیب جبران ناپذیری برسه. اورکویدز به خاطر ضربه مرگباری که موقع مقابله انجام می داد مشهور شده بود. به هر ترتیب رقابتی بین این دو در فیلم درگرفت که به دوستی اونا منتهی شد و این دو ۴ سال بعد دوباره در فیلم «اژدها واسه همیشه» با هم مقابله کردن.

۵- بدلکاری که نزدیک بود به مرگ اون منجر شه

جکی چان در حال ساخت یه صحنه بدلکاری بسیار ساده در فیلم «زره خدا» (Armor of God) در سال ۱۹۸۶ نزدیک بود جون خود رو از دست بده. در یکی از روزای فیلمبرداری این فیلم در یوگسلاوی جکی چان به دلیل مسافرت طولانی احساس مریضی و ناخوشی می کرد.
با این وجود ایشون عزمشو جزم کرد که یه بدلکاری کوچیک که شامل پریدن از روی یه دیوار به روی شاخه یه درخت بود رو بکنه. اما از برداشت اول خوشش نیومد و خواست که این سکانس رو دوباره تکرار کنه.
در برداشت دوم ایشون نتونست روی شاخه درخت فرود آید و از ارتفاع ۱۲ متری به روی صخره های پایین درخت افتاد.

جمجمه جکی شکست و یه تیکه از استخون اون وارد بافت مغز شد که به خونریزی مغزی منجر شده و خون از گوشش بیرون زد. در آخر جراحی اورژانسی و سریع جون اونو نجات داد اما هنوز یه صفحه پلاستیکی در سر اون هست و بخشی از شنوایی گوش راستش رو در نتیجه این حادثه از دست داده.

۶- بروس لی جیغ می زد، جکی چان ناله می کنه

جیغ عجیب بروس لی موقع اجرای حرکات رزمی مشهوره اما جکی چان ناله های واقعی به وجود اومده به وسیله درد رو بهتر می دونه. هم اینکه ایشون علاقه داره که در انتهای فیلم هاش آواز بخونه. همونطور که قبلاً هم گفته شد، جکی در مدرسه آواز خوندن رو یاد گرفته بود. از سال ۱۹۸۴ تا حالا ایشون ۲۰ آلبوم صوتی شامل آوازهای خود منتشر کرده. از سال ۱۹۸۰ و فیلم «استاد جوون» ایشون آهنگ تیتراژ پایانی همه فیلمای ساخته شده اش در چین رو خود خونده. هم اینکه ایشون در کارتون «مولان» (Mulan) آهنگی به نام «من ازت مرد می کنم» رو به سه زبون ماندرین، کانتونی و چین اصلی خونده.

مطلب دیگر :
راهکارهای خانگی برای تمیز کردن کفش های ورزشی سفید

۷- شکست پذیر اما پر طاقت و سمج

در طول چند سال بازی و بدلکاریای خطرناک در فیلمای رزمی، جکی چان آسیبای جسمی زیادی دیده که از اونا میشه به سه بار شکستگی بینی و شکستگی و زخمی شدن دستا خیلی وقتا اشاره کرد.
علاوه بر این ایشون بارها دچار آسیب از ناحیه زانو شده که حالا نمی تونه به درستی بدود به خاطر همین خیلی از صحنه های دویدنش در فیلما رو خودش انجام نمی ده.چندین بار هم تا حالا دچار دررفتگی شونه ها، لگن و جناغ سینه شده.
یه بار ران هاش بین دو ماشین له شدن و در فیلم «سر و صدا در برانکس» هم با شکستگی مچ پا مواجه گردید. در ادامه ایشون یه جوراب روی قالب گچ پایش کشیده و اونو طوری رنگ کرد که مثل کفش ورزشی به نظر برسه و اینجوری فیلمبرداری رو ادامه داد.

ایشون در اجرای خوشمزگیای فیلمای خود از باستر کیتون و هارولد لوید الهام گرفته و خیلی از بدلکاریای بامزه اونا رو تکرار کرده. مثلا در فیلم «پروژه اَی» ایشون تلاش کرد صحنه برج ساعت در فیلم «ایمنی در آخر» (Safety Las) هارولد لوید رو بازسازی کنه اما برخلاف لوید که به دلیل داشتن تنها هشت انگشت در هر دو دست توانایی بالا رفتن از ساختمون رو نداشت و واسه این صحنه از بدلکار استفاده کرد اما جکی چان این صحنه رو خود اجرا کرده و در ارتفاع ۱۸ متری خود رو آویزون کرد طوری که در صورت کوچیک ترین اشتباه سقوط می کرد.
جکی نمی خواست که افتادن از این ارتفاع رو بازی کنه اینجوری به صفحه ساعت چنگ زد تا این که واقعا دستش از خستگی ول شده و سقوط کرد.
اما وقتی نتیجه کار رو دید خوشش نیومد و اونو تکرار کرد که باعث شکستن بینی و آسیب دیدن گردنش شد.

۸- بی علاقگی به هالیوود

از همون شروع و در سال ۱۹۸۰ جکی چان تلاش کرد با فیلمای «نزاع بزرگ» و «محافظ» وارد بازار فیلم آمریکا یا همون هالیوود شه اما هر دو با شکست تجاری مواجه شدن. این وسط شکست تجاری فیلم «نزاع بزرگ» باورکردنی نبود چون کارگردانی این فیلم رو رابرت کلوز که فیلم «اژدها وارد می شه» رو با حضور بروس لی ساخته بود کارگردانی کرد.
بخش بزرگی از مشکل فیلم این بود که بر خلاف انگلیسی بودن زبون فیلم، جکی به زبون انگلیسی تسلط نداشت. بخش دیگری از مشکل نتیجه اختلافات بین جکی و کلوز و کارگردان فیلم «محافظ»، جیمز گلیکنهاوس، در مورد چگونگی مقابله در فیلم بود. این دو اصرار داشتن که جکی از راه مقابله آمریکایی با مشت و لگد استفاده کنه.

این همون روشی بود که بروس لی به کمال رسونده بود اما جکی از قبل روش مقابله خود رو داشت که شامل حرکات آکروباتیک و به کار گیری وسایل صحنه واسه مقابله بود. فقط در فیلم «سر و صدا در برانکس» بود که تماشاگران آمریکایی از سبک اون خوششون اومد. این روش در فیلمای بعدی اون مانند «ساعت شلوغی» در سال ۱۹۹۸ و «ظهر شانگهای» در ۲۰۰۰ تکرار شد.
گفته شده که جکی چان به فیلم «ساعت شلوغی» علاقه ای نداشته و اگه به اون پیشنهاد پول خیلی زیادی نمی شد هیچوقت راضی به ساخت دو قسمت دیگه از اون نشده بود. ایشون گفته که شوخ طبعی آمریکایی رو درک نمی کنه و فیلمای هالیوودی رو به استفاده زیادتر از اندازه از تعقیب و فرار، قهرمونای تکنیکی و فرمولای تکراری متهم می کنه.

۹- بدلکاری که نزدیک بود به فلج شدن و مرگ اون در اثر برق گرفتگی منجر شه

در سال ۱۹۸۵ و در زمان ساخت فیلم «داستان پلیس»، جکی چان از این که در هنگ کنگ تقلیدهای ناشیانه ای با عنوان پروژه های آینده اون ساخته می شه به ستوه اومده بود. تا اون زمان حتی سینمای هنگ کنگ فیلمی با محوریت پلیس و حرکات رزمی نساخته بود. در یکی از صحنه های مقابله که در داخل یه مرکز خرید رخ می داد، جکی باید افراد زیادی رو کتک می زد. ایشون و دیگه بازیگران فیلم اون قدر از شیشه های این مرکز خرید شکستند که به فیلم لقب «داستان شیشه» داده شد.
جفت و جور کنندگان فیلم واسه واقعی تر بودن صحنه ها از شیشه های ساخته شده از شکر که دو برابر شیشه های بدلکاری قطر داره استفاده کردن که باعث صدمات زیاید به بازیگران و بدلکاران فیلم شد.

در یکی از صحنه های فیلم، جکی باید از ستونی که پوشیده از لامپای کریسمی بوده و به اندازه چهار طبقه ارتفاع داشت لیز می خوره و پایین می اومد. در واقع این لامپا واقعی بودن و به وسیله برق واقعی و معمولی تغذیه شده و باید موقع فیلمبرداری صحنه روشن می بودن. اینجوری وقتی که جکی به پایین ستون رسید دست هاش دچار سوختگی درجه دو شده و در اثر برخورد با تیکهای شکسته لامپا پاره شده بودن. هم اینکه در این صحنه دندهش شکسته و لگنش دچار دررفتگی شد.

۱۰- تیم بدلکاری شخصی

در اوایل دوران بازیگری و در سال ۱۹۷۸ که مشغول فیلمبرداری صحنه مقابله در فیلم «مار در سایه عقاب» بود، یکی از بدلکاران فیلم با ضریه شمشیری با لبه تیز به بدن جکی اونو زخمی کرد.
از اون زمان به بعد ایشون عزمشو جزم کرد با بدلکارانی کار کنه که اونا رو شناخته و به اونا اعتماد داشته باشه. از همه مهم تر این که در آمریکا، شرکتای بیمه خدماتی به جکی چان و بدلکاران اون ارائه نمی دن. به خاطر همین جکی تیم بدلکاری مخصوص خود رو تشکیل داده و با تاسیس یه شرکت بدلکاری به بدلکاران دستمزد خوبی داده و اونا رو هم در برابر حوادث بیمه می کنه.
خیلی از اعضای این تیم بدلکاری از همشاگردیای جکی یا همبازیش در سالای ابتدایی بازیگری هستن. این گروه صحنه های بدلکاری و مبارزات جکی رو در بیشتر از ۲۸ فیلم اون طراحی و مدیریت کردن.

۱۱- دو رکورد گینس دیگه

در سال ۲۰۱۲، ایشون رکورد گینس بیشترین عنوان تو یه فیلم رو بدست آورد. در واقع ایشون در فیلم «زودیاک چینی» ۱۵ نقش کلیدی از جمله نویسندگی، کارگردانی، بازیگری، جفت و جور کنندگی، فیلمبرداری، کارگردان هنری، هماهنگ کننده بدلکاری، آهنگساز، خواننده و حتی هماهنگ کننده تدارکات رو هم رو دوش داشت. علاوه بر این ایشون رکورد گینس بیشترین بدلکاری انجام شده به وسیله یه شخص زنده رو از اونِ خود کرد.
هنوز تعداد دقیق بدلکاریش مشخص نشده اما با در نظر گرفتن این که ایشون بیشتر از ۱۰۰ فیلم ساخته و در هر کدوم دستکم ۱۰ بدلکاری اجرا کرده باید گفت که تعداد کل بدلکاریای ایشون از عدد ۱۰۰۰ هم عبور کرده.

۱۲- لیز خوردن از ساختمون ۲۱ طبقه

یه بار از جکی چان پرسیده شد که کدوم یکی از بدلکاری هاش بیشتر از بقیه باعث وحشت اون شده و ایشون در جواب گفته که هنگام اجرای تموم بدلکاری هاش احساس ترس کرده. اما یکی از این بدلکاریا دیوونه وارترین کاری بود که تا حالا انجام داده بود و دو هفته زمان برد که واسه انجام اون تصمیم پایانی بگیره.
در بالاترین درجه داستان فیلم «من کی هستم» (Who Am I?) جکی باید روی سقف ساختمون ویلمزورف در روتردام هلند صحنه مقابله ای رو انجام میده. نمای خارجی و روبرویی این ساختمون حالتی مورب با زاویه ای ۴۵ درجه داره که از سقف شروع شده و به طبقه پنجم ختم می شه.

در این صحنه جکی همه طبقات رو با لیز خوردن از روی نمای خارجی ساختمون به پایین طی کرد.
ایشون که از لیز خوردن راضی نشده بود بلند شده و چندین متر رو هم روی نمای خارجی ساختمون راه رفت تا این که با صورت روی نما افتاده و باقی صحنه رو با سر به سمت پایین ادامه داد. باید این صحنه رو دیوونه وارترین و بهترین صحنه بدلکاری در تاریخ سینما دونست.